دست‌نوشته‌های سینا شهبازی


آدمی وِلگردم، روزگارم بد نیست!

جهاد ادامه دارد...

امتحان اوّل که گویا ختم به خیر شد.شما هم امروز اوّلین امتحانتون بود؟ یا دانشگاه ما تافتۀ جدا بافته است؟

امروز امتحان درس "پول، بانکداری و ارز" داشتیم که یکی از دروس مشترک رشته‌های مدیریّت توی کارشناسی حساب می‌شه.
استادمون رو خیلی دوست داشتم. با اینکه اذیّتش کردیم و خیلی درس نخوندیم، ولی بنده‌خدا تلاشش رو کرد تا یه چیزایی بهمون یاد بده.
خدا را شکر نسبتاً هرچی خونده بودم رو دست و پا شکسته و به هر زور و ضربی شده بود، روی برگه خدمت استاد تقدیم کردم.
باشد که از زحمات دانشجوی خوبی همچون من تشکّر کند و یک نمرۀ دهن‌پر‌کن بهم بده.
پی‌نوشت یک: جلسه‌های آخر استاد بهمون یه فیلمی نشون داد درمورد کنفرانس Bretton Woods یه فیلم بهمون نشون داد. یه جورایی فهمیدیم اینکه الآن حجم بالایی از معاملات با "دلار" (و یورو) انجام می‌شه، چیه. بد نیست اگر بدونیم چجوری شد که الآن اینجوری شد :|
پی‌نوشت دو: یه خلاصه از دست‌نویس خودم رو هم دوست دارم بذارم تا توی سایتم بمونه. یادم باشه که چه بچّۀ درس‌خونی (اون کلمه زشته رو اگر گفتید، آیینه!) بودم...
سینا شهبازی ۰
زینب رمضانی
اصلا مرد باید بدخط باشه ... 

همین فرمون برو‌جلو برادر :)

دست شما مرسی بابت اعتماد به نفسی که می‌دی.

چشم. خدا شما را برای ما حفظ کند. آمین.

زینب رمضانی
ما داریم به کجا میریم ؟

اللهُ اعلم...

زینب رمضانی
کمی روی دستخطت کار کنی میشی پسر نمونه !

باور کن با همین دست‌خط، توی کلاس میان ازم جزوه می‌گیرن. یعنی جزو 2-3نفر خوب کلاسم توی جزوه نوشتن. ببین چقدر اطرافیانم داغونن دیگه :-)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
این خانۀ مجازی را برای این راه انداخته‌ام تا سعی کنم حرفی در دلم نماند و آنها را به اینجا منتقل کنم و خدای ناکرده غمباد نگیرم!
لازم به توضیح نیست که هرآنچه می‌خوانید، بُرشی از تجربیات زندگی من است که ممکن است با آن مخالف یا موافق باشید.
فراموش نکنیم که هرکسی حقّ اظهار نظر دارد پس بیاییم این حقّ را از هیچ کسی، به هیچ بهانه‌ای، سلب نکنیم.
وانگهی اگر با من موافق بودید، که فَبَها. اگر هم مخالف بودید و درعین‌حال احساس کردید قرار است کمکی بکنید، ممنون می‌شوم اگر نظرتان را برایم به اشتراک بگذارید. و اگر همچنان مخالف بودید و احساس می‌کنید که قرار است رنجیده‌خاطرم کنید، تمنّا می‌کنم به صورت چراغ‌خاموش، اینجا را ترک نمایید و من را به خدای خودم واگذار کنید.
باشد که همگی رستگار شویم.
"دانشجوی کوچکی از این کائنات،
سینا شهبازی"
پیوند ها
سینا شهبازی (وبلاگ جدید یک آدم معروف و مشهور)
محمدرضا شعبانعلی (معلمی که راه رفتن و نفس کشیدن واقعی را سخاوتمندانه به من آموخت)
حمید طهماسبی (خدای تجارت الکترونیک)
شاهین کلانتنری (خدای نویسندگی)
امین آرامش (ملقّب به آقای "کار نکن")
علی اختری (نوجوانی که بسیار زود مسیر زندگی‌اش را پیدا کرد)
نجمه عزیزی (شاعر و معمار همشهری من)
شهرزاد (استاد زندگی در زمان حال و استاد توصیف بی‌نظیر لحظه‌ها)
طاهره خباری (عاشق کتاب و کتاب‌خوانی)
معصومه شیخ‌مرادی (عاشق شعر و شاعری و البته صخره‌نوردی)
سارا درهمی (دختر خانمی که مثل خودم، دغدغۀ پیدا کردن مسیر زندگی‌اش را دارد)
پرنیان خان‌زاده (عاشق پیاده‌روی، شعر و بحث‌های فلسفی)
نسرین سجادی (یکی از بامعرفت‌ترین و شجاع‌ترین دوستان من)
کبرا حسینی (از متممی‌های کاردرستی که یکی از دغدغه‌های مشترک‌مان، درست‌نویسی است)
شیرین (به سختی می‌توان به نوشته‌هایش، دست رد زد)
یاور مشیرفر (به قول خودش:‌ یک دیوانه)
محسن سعیدی‌پور (علاقه‌مند به داستان‌های مینی‌مال)
محمدصادق اسلمی (آدمی درونگرا که معشوقۀ خودش را، کتاب می‌داند)
زهرا شریفی (تأملات و تألمات دختر خانمی نویسنده و همیشه خنده‌رو)
زینب رمضانی (دختری بلندپرواز که در اندیشۀ پولدار شدن، مهندس شدن و داستایوسکی شدن است)
پریسا حسینی (کسی که برای من، تداعی‌گر عکس و عکاسی است)
علی کریمی (استراتژیستِ محتوا)
بابک یزدی (استراتژیستِ محتوا)
محمدرضا زمانی (علاقه‌مند به مباحث بازاریابی و فروشندگی)
سحر شاکر (دختری که به عقد دائم لپ‌تاپ خویش درآمده است)