دست‌نوشته‌های سینا شهبازی


آدمی وِلگردم، روزگارم بد نیست!

تفاوت نوشتن همزه (أ، ؤ یا ئ)؛ کدام، چرا؟

پیش‌نوشت:

این مطلب، شاید برای کسانی که مثل من دغدغۀ درست نوشتن (به لحاظ املایی) را دارند، مثمر ثمر واقع شود. البته در مبحث املا نمی‌توان سبک واحدی را درست پنداشت ولی شاید بتواند کمی به یک‌دست شدنِ ما کمک کند.

لذا از دوستانی که چنین دغدغه‌ای ندارند، خواهش می‌کنم ادامۀ این نوشته را نخوانند و اجازه دهند با خیال راحت، آن را برای دوستانی که دغدغۀ مشابهی با من دارند، بنویسم.

اصل نوشته:

از آنجایی که در رشتۀ علوم انسانی تحصیل کردم، بالطبع درس ادبیات فارسی و ادبیات عربی برایم ارزش بالایی داشتند یا بهتر است بگویم مجبور شدم برای‌شان ارزش بالایی قائل شوم.

میان‌نوشت: تا به حال دوستی که کنکوری باشد را در این خانه ندیده‌ام و اگر هم کسی بوده، از وجود نازنین او بی‌اطّلاعم. با این حال دوست دارم بگویم اگر دغدغۀ یادگیری لذّت‌بخش درس عربی را دارید، استاد محمد واعظی را هرچه سریعتر دریابید. غول بی‌شاخ و دم عربی با وجود استاد نازنینی همچون ایشان، دیگر غول نیست بلکه هلو است. از آن هلوهایی که به راحتی وارد گلو می‌شود. ضمن اینکه استفاده از مطالب ایشان تقریباً رایگان است. می‌بخشید که هنوز یاد نگرفته‌ام حاشیه نروم. بگذریم.

در یکی از درس‌های عربی سال پیش‌دانشگاهی، درسی داشتیم با این عنوان که همزه‌ها (أ، ؤ و ئ) را چگونه بنویسیم. دقیقاً خاطرم نیست چه قواعدی را بیان می‌کرد اما آنچه را به خاطر دارم برای‌تان عرض می‌کنم.

من یاد گرفتم: اگر می‌خواهم کلمه‌ای بنویسم که روی یکی از حروفش علامت ساکن دارد و آن کلمه همزه دارد، باید به حرف قبل از آن و علامتی که آن کلمه دارد توجه کنم تا بتوانم تشخیص دهیم املای درست آن کلمه چگونه است. به عبارت ساده‌تر، همزۀ ساکن وسط کلمه با توجه به حرکت ماقبل آن نوشته می‌شود (+).

خودم هم نفهمیدم چه گفتم. برای همین بهتر است مثالی بزنم تا راحت‌تر این مسأله را درک کنیم.

تصور بفرمایید می‌خواهید بنویسید رُؤیا. احتمالاً اکثر ما به همین شکل آن را می‌نویسیم. می‌پرسید چرا؟ خب ببینید دوستان. همزۀ وسط کلمه، ساکن است یعنی( ـَــِــُـ) ندارد. ضمن اینکه حرف قبل از آن متحرک است و ضمه (ـُـ) دارد لذا آن همزه‌ای که با مصوّتِ ( ـُـ) همخوانی دارد، واو (ؤ) است.

فکر می‌کنم بهتر است مثال دیگری عرض کنم. اگر بخواهید کلمۀ مَأخذ را بنویسید، احتمالاً بدین شکل بنویسید. چرا؟ چون همزۀ وسط کلمه (که به شکل "أ" ظاهر شده است) ساکن است و حرف ماقبل آن متحرک است و علامت فتحه (ــَ) دارد لذا همزه‌ای که با علامت فتحه همخوانی دارد، الف (أ) است.

و به عنوان مثال آخر، کلمۀ زِئوس را مثال می‌زنم. همزۀ وسط ساکن است و ماقبل آن حرکت کسره (ـِـ) قرار دارد لذا با همزۀ متناسب با حرف یاء (ئ) نوشته می‌شود.

حالا شاید بهتر متوجه شوید که چرا عده‌ای (مثل من)، مسأله را بدین شکل می‌نویسیم. هرچند که احتمالاً مسئله در بین ما ایرانیان، رواج بیشتری دارد ولی من ترجیح می‌دهم آنچه که درست است را بنویسم نه آنچه که اکثر مردم به آن عمل می‌کنند.

سینا شهبازی ۰
کبرا حسینی
بله قبلاً جرأت می‌نوشتم. راستش نکته‌های دیگه‌ای هم تو فایل دستور خط فارسی بود. مثلاً تأکید کرده بود برای ترکیب‌های اضافی از همزهٔ کوچیک استفاده کنیم، در حالی که الان تو مدارس استفاده از ی رو آموزش میدن و تو کتاب‌ها هم ویراستارها از ی استفاده می‌کنن. من فعلاً از همزه استفاده می‌کنم تا در آینده ببینیم آیا روش یکسانی انتخاب میشه یا نه.

اتفاقاً اون همزۀ کوچیک که گفتی رو یکی از استادهای دانشگاه ما توی چند دقیقۀ آخر استراحت کلاس به یکی گفت و من به خودم گرفتم و از اون تاریخ به بعد،‌ سعی کردم همیشه رعایتش کنم. نمی‌دونم خوبه یا نه ولی احساس می‌کنم به این جزئیات زیاد دقت می‌کنم. حتی عادت داشتم بیش از اونچه که لازم بود، روی کلمات تشدید می‌ذاشتم که سارا درهمی عزیز، دوست خوب متممی‌ام، بهم یادآوری کرد که اینقد وسواس خوب نیست. یا برداشت من چنین بود و خوشحالم که کمی خودم رو متعادل کردم.

روش یکسان که بعیده. فکر می‌کنم همچنان توی سال‌های بعد، یه عده بلیت بنویسن و یه عده بلیط و هرکدوم برای خودشون دلیل میارن.
بابت توضیح این نکته ازت ممنونم. فکر می‌کنم بهتره برم اون فایلی که گفتی رو بخونم و ببینم باید جرأت بنویسم یا جرئت. هرچند احتمالاً سر و ته یه کرباس باشن.

کبرا حسینی
از آشنایی با کسانی که دغدغهٔ درست‌نویسی دارند، بسیار بسیار خوشحال میشم. دربارهٔ همزه، متوجه شدم جرئت درسته ولی قبلاً درست نمی‌نوشتم. حدود یک ماه پیش، با کانال تلگرامی شاهین کلانتری آشنا شدم از اونجا کانال ویراستارباشی رو پیدا کردم و با راهنمایی ویراستارباشی، دوتا فایل از سایت فرهنگستان زبان و ادب فارسی دانلود کردم: دستور خط فارسی و  فرهنگ املایی خط فارسی. از اون به بعد، دارم تلاش می‌کنم دستور خط فارسی فرهنگستان رو رعایت کنم. 

چه خوب شد که گفتی. من هم حتماً می‌رم دانلودش می‌کنم و سعی می‌کنم توی نوشته‌هام رعایتش کنم.

یه سؤال: قبلاً جرئت رو جرأت می‌نوشتی؟ (برام سؤال شد چون من هنوز هم حاضر نیستم بپذیرم جرئت درست باشه. یه چیزهایی توی درس عربی دبیرستان خونده بودم که فکر می‌کنم اینجوری (جرأت) درست باشه. مطمئن نیستم)
خوشحالم که تو هم دغدغۀ درست‌نویسی رو داری و خوشحالم که توی این مسیر، تنها نیستم.
ممنونم بابت کامنت آموزنده‌ات کبرای عزیز :-)

سینا شهبازی
خوشحالم که خودم مچ خودم رو گرفتم.
اینکه اینجا کامنت می‌گذارم را به حساب خوددرگیری نذارید. راستش نمی‌خوام محتوایی که یه بار منتشر شده رو تغییر بدم.
کلمه‌ی مسأله که من مثال زدم، قاعدء متفاوتی داره. مثل کلمه‌ی هیأت. هرچند مثالم درست بود ولی هیچ ربطی نداشت. چون ماقبل این کلمات، متحرک نیست بلکه ساکن است.
ان‌شاءالله در مورد این قاعده هم بعداً خواهم نوشت.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
این خانۀ مجازی را برای این راه انداخته‌ام تا سعی کنم حرفی در دلم نماند و آنها را به اینجا منتقل کنم و خدای ناکرده غمباد نگیرم!
لازم به توضیح نیست که هرآنچه می‌خوانید، بُرشی از تجربیات زندگی من است که ممکن است با آن مخالف یا موافق باشید.
فراموش نکنیم که هرکسی حقّ اظهار نظر دارد پس بیاییم این حقّ را از هیچ کسی، به هیچ بهانه‌ای، سلب نکنیم.
وانگهی اگر با من موافق بودید، که فَبَها. اگر هم مخالف بودید و درعین‌حال احساس کردید قرار است کمکی بکنید، ممنون می‌شوم اگر نظرتان را برایم به اشتراک بگذارید. و اگر همچنان مخالف بودید و احساس می‌کنید که قرار است رنجیده‌خاطرم کنید، تمنّا می‌کنم به صورت چراغ‌خاموش، اینجا را ترک نمایید و من را به خدای خودم واگذار کنید.
باشد که همگی رستگار شویم.
"دانشجوی کوچکی از این کائنات،
سینا شهبازی"
پیوند ها
سینا شهبازی (وبلاگ جدید یک آدم معروف و مشهور)
محمدرضا شعبانعلی (معلمی که راه رفتن و نفس کشیدن واقعی را سخاوتمندانه به من آموخت)
حمید طهماسبی (خدای تجارت الکترونیک)
شاهین کلانتنری (خدای نویسندگی)
امین آرامش (ملقّب به آقای "کار نکن")
علی اختری (نوجوانی که بسیار زود مسیر زندگی‌اش را پیدا کرد)
نجمه عزیزی (شاعر و معمار همشهری من)
شهرزاد (استاد زندگی در زمان حال و استاد توصیف بی‌نظیر لحظه‌ها)
طاهره خباری (عاشق کتاب و کتاب‌خوانی)
معصومه شیخ‌مرادی (عاشق شعر و شاعری و البته صخره‌نوردی)
سارا درهمی (دختر خانمی که مثل خودم، دغدغۀ پیدا کردن مسیر زندگی‌اش را دارد)
پرنیان خان‌زاده (عاشق پیاده‌روی، شعر و بحث‌های فلسفی)
نسرین سجادی (یکی از بامعرفت‌ترین و شجاع‌ترین دوستان من)
کبرا حسینی (از متممی‌های کاردرستی که یکی از دغدغه‌های مشترک‌مان، درست‌نویسی است)
شیرین (به سختی می‌توان به نوشته‌هایش، دست رد زد)
یاور مشیرفر (به قول خودش:‌ یک دیوانه)
محسن سعیدی‌پور (علاقه‌مند به داستان‌های مینی‌مال)
محمدصادق اسلمی (آدمی درونگرا که معشوقۀ خودش را، کتاب می‌داند)
زهرا شریفی (تأملات و تألمات دختر خانمی نویسنده و همیشه خنده‌رو)
زینب رمضانی (دختری بلندپرواز که در اندیشۀ پولدار شدن، مهندس شدن و داستایوسکی شدن است)
پریسا حسینی (کسی که برای من، تداعی‌گر عکس و عکاسی است)
علی کریمی (استراتژیستِ محتوا)
بابک یزدی (استراتژیستِ محتوا)
محمدرضا زمانی (علاقه‌مند به مباحث بازاریابی و فروشندگی)
سحر شاکر (دختری که به عقد دائم لپ‌تاپ خویش درآمده است)