دست‌نوشته‌های سینا شهبازی


آدمی وِلگردم، روزگارم بد نیست!

جمعه ها با شاهین (12): علامت سؤال زندگی من

پیش‌نوشت:

شمارۀ 12 این قسمت برایم بسیار خوشایند بود. برای من این موضوع را تداعی می‌کند که 3ماه است که به چنین سبک نوشته‌هایی پایبند بوده‌ام و برای کسی مثل من که به دنبال فرار از چارچوب و قوانین است، خبر بسیار خوبی است.

اصل نوشته:

سؤال:

#فقط‌3خط بنویسید وقتی کسل و بی حوصله هستید معمولا چه کاری انجام می دهید؟

دست‌نوشتۀ نویسنده:

(1)
سالیان دور، بهترین مسکن برای روزهایی که از همه چیز و همه کس خسته می‌شدم، "پرخوری" بود.

احساس غریبی به من می‌گفت: هرچه بیشتر بخوری، آرامش بیشتری کسب می‌کنی. من هم به این احساس غریب -ساده‌لوحانه- اعتماد کردم و نتیجه چندان خوشایند نبود.

(2)
از چندماه قبل به این طرف (ماهیان دور!)، "پیاده‌روی" را به گزینه‌های روی میزم اضافه کرده‌ام. این گزینه در مقایسه با گزینۀ قبل (پرخوری)، مزایایی بیشتری دارد.

هم انرژی‌ات را -کمی تا قسمتی- تخلیه می‌ند هم اینکه نه تنها باعث افزایش وزن نمی‌شود، که اگر اصولی پیاده‌روی کنیم، چه بسا باعث کاهش وزن‌مان نیز بشود.

هرچه که است، فکر می‌کنم بهتر از گزینۀ قبلی باشد.

(3)
چند روزی درگیر درس آرکتایپ‌های سیستمی (1): جابجایی بار در سیستم بودم. امیدوارم شما مثل من، از اسم آن نترسید.

(از اصطلاح راهکارهای بنیادین (Fundamental Solutions) و راهکارهای نشانه‌محور (Symptomatic Solutions) در متن درس استفاده شده است.)

به نظرم "پرخوری" و "پیاده‌روی"، شاید جزو راهکارهای نشانه‌محور به حساب آیند ولی اگر بخواهم گزینۀ دیگری را به صورت جدی امتحان کنم، شاید "نوشتن" روی کاغذ من را بیشتر به نتیجه برساند (تحتِ عنوان راهکار بنیادین و به تعبیر من، راهکاری اصولی).

البته اگر بتوانم در آن شرایط، خودم را قانع کنم که دست به قلم شوم و سؤال‌های درست و درمانی از خودم بپرسم (مثل اینکه: 1. الآن از چه چیزی ناراحتم؟ 2. چه کاری می‌توانم برای بهبود شرایط الآنم انجام دهم؟،) احتمالاً به نتیجۀ بهتری برسم و حتی بتوانم دلیل اصلی ناراحتی را بفهمم چون با 2گزینۀ اول، علناً مشکل را سرکوب کرده‌ام و فقط می‌خواستم آن را فراموش کنم اما در مورد آخر، نه تنها فراموش نکرده‌ام، که برعکس آن را به خودم یادآوری می‌کنم و سپس تصمیم می‌گیرم که بهترین تصمیم در حال حاضر چه می‌تواند باشد.

مورد آخر را چند باری امتحان کرده بودم ولی امروز به این نتیجه رسیدم که بیشتر از قبل، چنین چیزی را امتحان کنم.

ارادتمندِ شما،
سینا شهبازی.

سینا شهبازی ۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
این خانۀ مجازی را برای این راه انداخته‌ام تا سعی کنم حرفی در دلم نماند و آنها را به اینجا منتقل کنم و خدای ناکرده غمباد نگیرم!
لازم به توضیح نیست که هرآنچه می‌خوانید، بُرشی از تجربیات زندگی من است که ممکن است با آن مخالف یا موافق باشید.
فراموش نکنیم که هرکسی حقّ اظهار نظر دارد پس بیاییم این حقّ را از هیچ کسی، به هیچ بهانه‌ای، سلب نکنیم.
وانگهی اگر با من موافق بودید، که فَبَها. اگر هم مخالف بودید و درعین‌حال احساس کردید قرار است کمکی بکنید، ممنون می‌شوم اگر نظرتان را برایم به اشتراک بگذارید. و اگر همچنان مخالف بودید و احساس می‌کنید که قرار است رنجیده‌خاطرم کنید، تمنّا می‌کنم به صورت چراغ‌خاموش، اینجا را ترک نمایید و من را به خدای خودم واگذار کنید.
باشد که همگی رستگار شویم.
"دانشجوی کوچکی از این کائنات،
سینا شهبازی"
پیوند ها
سینا شهبازی (وبلاگ جدید یک آدم معروف و مشهور)
محمدرضا شعبانعلی (معلمی که راه رفتن و نفس کشیدن واقعی را سخاوتمندانه به من آموخت)
حمید طهماسبی (خدای تجارت الکترونیک)
شاهین کلانتنری (خدای نویسندگی)
امین آرامش (ملقّب به آقای "کار نکن")
علی اختری (نوجوانی که بسیار زود مسیر زندگی‌اش را پیدا کرد)
نجمه عزیزی (شاعر و معمار همشهری من)
شهرزاد (استاد زندگی در زمان حال و استاد توصیف بی‌نظیر لحظه‌ها)
طاهره خباری (عاشق کتاب و کتاب‌خوانی)
معصومه شیخ‌مرادی (عاشق شعر و شاعری و البته صخره‌نوردی)
سارا درهمی (دختر خانمی که مثل خودم، دغدغۀ پیدا کردن مسیر زندگی‌اش را دارد)
پرنیان خان‌زاده (عاشق پیاده‌روی، شعر و بحث‌های فلسفی)
نسرین سجادی (یکی از بامعرفت‌ترین و شجاع‌ترین دوستان من)
کبرا حسینی (از متممی‌های کاردرستی که یکی از دغدغه‌های مشترک‌مان، درست‌نویسی است)
شیرین (به سختی می‌توان به نوشته‌هایش، دست رد زد)
یاور مشیرفر (به قول خودش:‌ یک دیوانه)
محسن سعیدی‌پور (علاقه‌مند به داستان‌های مینی‌مال)
محمدصادق اسلمی (آدمی درونگرا که معشوقۀ خودش را، کتاب می‌داند)
زهرا شریفی (تأملات و تألمات دختر خانمی نویسنده و همیشه خنده‌رو)
زینب رمضانی (دختری بلندپرواز که در اندیشۀ پولدار شدن، مهندس شدن و داستایوسکی شدن است)
پریسا حسینی (کسی که برای من، تداعی‌گر عکس و عکاسی است)
علی کریمی (استراتژیستِ محتوا)
بابک یزدی (استراتژیستِ محتوا)
محمدرضا زمانی (علاقه‌مند به مباحث بازاریابی و فروشندگی)
سحر شاکر (دختری که به عقد دائم لپ‌تاپ خویش درآمده است)