به دلایل مختلفی، ترجیح میدادم چندان از حال و هوای دلم حرفی نزنم. اما مگر میشود؟
صدایی در درونم میگفت: این همه وبلاگ راه انداختهای برای همین روزها دیگر. بنویس و نگران نباش. من هم چون بچۀ حرفگوشکنی هستم، حرف صدای درونم را زمین نینداختم.
بگذریم.
محرم امسال هم شروع شد. محرم و رمضان، 2ماهی است که شدیداً به آنها علاقهمندم. محرم را بیشتر با غم و غصه در ذهنم پیوند خورده است و رمضان بیشتر با سختیهای روزهای اول. خاصه این سال ها که ماه مبارک رمضان در تابستان افتاده بود و کمی اوضاع را سختتر میکرد ولی خدا را شکر، هنوز زندهایم.
از یک هفته قبل از محرم، حال و هوای دلم کمی عوض شده بود. قبلاً هم گفته بودم که با خودم زیاد آهنگ زمزمه میکنم ولی ناخودآگاه از یک زمانی به بعد، نوحههای مختلف در ذهنم میچرخید و آنها را با خودم تکرار میکردم.
جمعه 31شهریور 1396، کمی بیشتر حال و هوای دلم ابری بود. جمعه باشد. شب اول محرم هم باشد. شهر سیاهپوش شده باشد. صدای نوحههای قدیمی به گوش برسد. آخرین روز و شب تابستان هم باشد. فردایش هم شنبه باشد. هرچقدر هم که مرکز کنترل درونی داشته باشی، بالأخره ناخودآگاه حال و هوای دلت را به هم میریزند و اشک را از دیدگانت جاری میسازند.
یک مداحی هست که بنی فاطمه به طرزی فوقالعاده احساسی و زیبا آن را خوانده است و چند سالی است که هرسال اینجور موقعها به آن گوش میدهم و دلم آرام میگیرد.
مجید بنی فاطمه - کربلا اللهم الرزقنا (فایل صوتی)
مجید بنی فاطمه - کربلا اللهم الرزقنا (فایل تصویری)
متأسفانه هنوز کربلا قسمتم نشده. هروقت هم میفهمم کسی از اطرافیانم کربلا نصیبش شده، علاوه بر خوشحالی و التماس دعا گفتن به او، ته دلم یک سؤال پیش میآید: پس کِی نوبت من میشود؟
نمیدانم چقدر این احساسم درست است، ولی فکر میکنم هنوز ته دلم، آنچنان که باید و شاید برای این سفر آماده نیستم و حتی ته دلم آنقدری که باید، اشتیاق ندارم. چراکه عزیزی به من گفته بود: اگر آنقدر صبر کنی که صبرت تمام شود و طاقتت طاق شود، مطمئن باش آن روز نوبت کربلا رفتن توست.
امیدوارم هرکسی در این روزها هرکجا که هست -چه داخل ایران چه خارج ایران، چه ایرانی چه غیر ایرانی- بتواند از این روزها نهایت استفاده را بکند و امیدوارم بتوانیم بیشتر از سالهای قبل، امام حسین و کربلا را بشناسیم.
پینوشت:
اگر عمری بود، در روزهای آینده برخی از مداحیهای یزدی را هم در اینجا برای خودم و شما به اشتراک میگذارم. به نظرم حیف است محرم باشد و مداحیهای یزدیها را نشنیده باشید. چندان روی شهرم تعصب ندارم ولی سبک مداحیهای یزدیها -اگر منصف باشیم- متفاوت و البته دلنشین است.
دلم میخواست اینجا قولش را داده باشم تا این کار در دستور کار روزهای بعدم قرار بگیرد و فراموش نکنم.
ارادتمندِ شما،
سینا شهبازی.