پیشنوشت:
این قسمتِ جمعهها با شاهین را خیلی دوست دارم. چون باید خودت را به چالش بکشی و به سؤالهایی پاسخ بدهی که در حالت عادی شاید چندان به آن فکر نکنی. ضمن اینکه به کمک آن، کمی هم با کاغذ و قلم مأنوستر میشوی و میتوانی برای نویسندگی تمرینی انجام داده باشی. تو گویی هم فال است و هم تماشا. یک تیر و سه نشان (چالش کشیدن خود، انسِ با کاغذ -آن هم در دنیای دیجیتال امروز- و تمرین نویسندگی). چه از این بهتر؟
اصل نوشته:
موضوعی که این هفته برای خودم انتخاب کردهام، کمی چالشبرانگیزتر از هفتههای قبل بود. هنوز هم به قطعیتی نرسیدم ولی هرآنچه که برای خودم ثبت کردم را در اینجا ثبت میکنم.
تمرین:
#فقط3خط بنویسید: ترجیح میدهید درآمد بیشتری داشته باشید یا شغل جذابتری؟
دستنوشتۀ من:
باید منتظر ماند و تماشا کرد. طبیعی است آنچه که مورد علاقۀ من است، شغل جذابتر (به معنای شغلی مورد علاقه و جذاب برای خودم، نه جذاب برای اطرافیانام) است ولی احساس میکنم الآن که دارم اینها را مینویسم، به تعبیر دن آریلی در کتاب مستطابِ نابخردیهای پیشبینیپذیر، در وضعیت سرد* قرار دارم و نمیتوانم چندان به این حرفها اعتماد کنم. همانطور که گفتم، باید منتظر ماند و تماشا کرد که در واقعیت، چه گُلی بر سر خودم میزنم.
شاید اگر عمری باشد، پنج یا ده سال بعد بتوانم پاسخ بهتری به این سؤال بدهم. البته تا آن موقع قاعدتاً جنس سؤال کمی متفاوت خواهد بود و میبایست به جای جواب به سؤالِ "ترجیح میدهید درآمد بیشتری داشته باشید یا شغل جذابتری؟"، به سؤالِ "ترجیح دادهاید درآمد بیشتری داشته باشید یا شغل جذابتری؟" پاسخ دهم.
*وضعیت سرد: به نظر میرسد منظور دن آریلی از "وضعیت سرد"، شرایطی است که انسانها در چنین شرایطی رفتار و گفتاری کاملاً متفاوت از زمانی که عملاً درگیر ماجرا شدهاند، از خود نشان میدهند.
به عنوان مثال، من با خودم عهد میبندم که امشب که به مراسم عروسی دوستم دعوت شدهام، بیشتر از دو کفگیر برنج نخورم. و برای سهمیۀ میوه هم از دو واحد تجاوز نکنم (وضعیت سرد و آرام). ولی وقتی به مراسم عروسی میرسم، همه چیز را فراموش میکنم. انگار نه انگار که اینقدر با خودم عهد بستهام و به خودم قول دادهام. میوههای رنگارنگ مختلف را که میبینم، از خود بیخود میشوم و چند برابر دو واحد میوه میخورم. تو گویی سالها میوه نخورده باشم و ویتامین بدنم دچار افت شدیدی شده باشد. کفگیر برنج هم بماند جای خود. اصلاً دیگر واحد شمارشم، کفگیر نخواهد بود و به صورت دِیمی برای خودم غذا میکشم (همان حالت بیعقلی که در مقابل حالت سرد مطرح میشود).
ارادتمندِ شما،
سینا شهبازی.